عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6820 /
۱۴۰۰ دوشنبه ۱۱ مرداد
|
۲ نکته از رقابتهای روز یکشنبه المپیک
حسرت والیبال و قهرمانی دونده ایتالیایی در دوی ۱۰۰ متر
رسول مجیدی @Rasoulmajidi
۱ در اواسط ست پنجم بازی والیبال ایران و ژاپن، وقتی بازی ۱۲-۸ به نفع ژاپن بود٬ تصویری از سعید معروف توسط کارگردان مسابقه شکار شد که با حسرت داشت از بیرون زمین اتفاقات داخل زمین را پیگیری میکرد. او به خوبی میدانست که این آخرین ست والیبال ایران در المپیک است که دارد از نزدیک و به عنوان بازیکن آن را تماشا میکند.
تیم ملی والیبال ایران در شرف حذف بود. تیمی که در بازی اولش لهستان قدرتمند را شکست داد و خیلیها صعودش به مرحله حذفی را قطعی میدانستند حالا حتی در بین ۴ تیم برتر هم قرار نگرفت و مثل بسکتبال به کارش در همان مرحله گروهی پایان داد.
این در حالی است که والیبال ما پتانسیل صعود به مرحله بعد و حتی رسیدن به نیمه نهایی را داشت اما بازی بسیار بد مقابل کانادا که حتی بازیکنان خود تیم هم به آن اذعان داشتند همه چیز را برای ما تغییر داد. مدتها بود که دیگر سقف والیبال ما با آسیا یکی نبود و هیچ رقیبی در قاره کهن نداشتیم اما حالا در کمتر از دوماه دوباره به ژاپنیها باختیم. این آخری برایمان گران تمام شد.
حالا دفتر والیبال هم در توکیو بسته شد. مثل بسکتبال. مثل تکواندو. مثل شمشیربازی. بدون هیچ دست آوردی. حذف بسکتبال البته از قبل قابل پیشبینی بود اما عدم صعود والیبال نه.
با این همه نباید از اینکه نکته گذشت که تیم ملی والیبال به وضوح در دوران آلکنو در سرویسها٬ دریافتها و حتی دفاع روی تور پیشرفت کرده.
برعکس بسکتبال که با رفتن ستارههای قدیمیاش مشخص نیست چه آیندهای در انتظار این رشته است٬ در والیبال میدانیم که جوانانی تازه نفس به تیم ملی وارد شدهاند و میشود این تیم را حتی بدون سعید معروف و محمد موسوی هم تصور کرد.
خلاصه بعید است به دورانی برگردیم که گرفتن یک ست از ژاپن آرزویمان بود ولی ظاهراً وارد دورانی شدهایم که بردن ژاپن ممکن است برایمان تبدیل به هدف بزرگ شود و این نشان از افول این رشته محبوب تیمی دارد.
۲ درست در میانه بازی والیبال٬ مسابقه فینال دوی صد متر المپیک هم در توکیو برگزار شد. رقابتی که بدون شک یکی از هیجانانگیزترین ورزشهای ادوار المپیک است. سریعترین مرد بازیها در همین ماده مشخص میشود و خیلیها دوست داشتند بدانند حالا که یوسین بولت نیست٬ مدال طلا بعد از ۳ دوره قهرمانی دونده جاماییکایی به چه کسی میرسد.
در خط شروع هم رونی بیکر آمریکایی بود و هم ژارنل هیوز بریتانایی. بعد از مدتها هیچ دوندهای از جاماییکا به فینال نرسیده بود و این یعنی قرار بود یک کشور تازه به مدال طلای دوی ۱۰۰ متر برسد.
وقتی تیر داور به نشانه آغاز مسابقه شلیک شد، هیوز بریتانیایی زودتر از سایرین استارت زد تا در عین ناباوری با کارت قرمز داور رو به رو شود و به همین سادگی فینال را از دست بدهد.
در شلیک دوم اما همه چیز طبق برنامه پیش رفت و در عین ناباوری لامونت یاکوبس ایتالیایی زودتر از سایرین از خط پایان گذشت. او زمان ۹ ثانیه و ۸۰ صدم ثانیه را ثبت کرد تا رکورد اروپا را در این زمینه ارتقا دهد.
او اولین ایتالیایی تاریخ است که مدال طلای ۱۰۰ متر را برده. از بعد از مسابقات المپیک بارسلون در سال ۱۹۹۲ که کریستی بریتانیایی طلای این ماده را برد٬ دیگر هیچوقت دوندهای از اروپا به این افتخار نرسیده بود. ایتالیا اندکی قبل در پرش ارتفاع هم به مدال طلا رسید تا مشخص شود این کشور در رشته دوومیدانی حسابی کار کرده.
وقتی آنها آب شدند
آدم برفیها در آفتاب تموز
گزارش یک
میعاد نیک
سی و دومین دوره از بازیهای المپیک تابستانی در حالی در دهکده ساحلی توکیو به روزهای پایانی نزدیک شده که حال و روز کاروان موسوم به ستارگان ایران زمین اصلاً خوب نیست. کاروان اعزامی ورزش ایران به رقابتهای المپیک ۲۰۲۰ توکیو که شاید از ستاره بودن تاکنون فقط نامش را نمایان کرده، در ورزش مادر بدترین نتیجهاش را برجای گذاشت تا ماحصل حضور دوومیدانیکاران ایرانی در دهکده بازیها، یک آبروریزی تمام عیار باشد. دوومیدانیکاران کاروان ورزش کشورمان که مدتها پیشتر سهمیه المپیک را کسب کرده بودند، چنان رکوردهای بد و اسفباری را از خود در توکیو برجای گذاشتند که شاید باعث شود تا ماهها و سالها هیچ نوجوانی تمایل به شرکت در مادههای این رشته را در خود حس نکند.
پس از فرزانه فصیحی که البته در چرایی اعزام او بهعنوان نماینده دوومیدانی ایران به المپیک ۲۰۲۰ هم ابهاماتی وجود داشت و البته او هم صرفاً توانست از دور مقدماتی صعود کند و در نقطه صفر قرار بگیرد، احسان حدادی و حسن تفتیان سردمدار ناکامی و فاجعه رشته مادر در المپیک کرونازده لقب گرفتند. دارنده مدال نقره المپیک ۲۰۱۲ لندن که تاکنون قطعاً بسیار بیشتر از آنچه لیاقتش را داشته با تکیه بر همین تک مدال دریافت کرده، در چهارمین المپیک دوران زندگی حرفهای خود در حوالی ۳۶ سالگی چنان نتیجه بد و غمانگیزی را از خود برجای گذاشت که شاید مثال آن را نتوان در تاریخ دوومیدانی یافت.
حدادی که چند ماه پیش از بازیهای المپیک با بهانهگیریهای عجیب و البته سیاستهای لوسپرورانه کمیته ملی المپیک و فدراسیون دوومیدانی، جراحی عارضه خار پاشنه در کشور آلمان را ابداع کرد و اردوهای بلندمدتی را با سرمربی خارجیاش در کشورهای غربی گذراند، دست خانواده ورزش کشور را در کمرکش رقابتهای المپیک در پوست گردو گذاشت تا بار دیگر ثابت شود که اتکا کردن به تک ستارهها در ورزش، هرگز سیاست موفق و مورد قبولی نخواهد بود.
شگفت آنکه احسان حدادی پس از رقم زدن یکی از بدترین نتایج تاریخ پرتاب دیسک در المپیک، مهمترین تورنمنت ورزشی جهان را رقابتی تدارکاتی برای موفقیت در بازیهای آسیایی ۲۰۲۲ هانگژو دانسته و از عملکرد رو به سقوط خود قصد دفاع داشته. ماجرا جایی نگرانکننده میشود که دریابیم تسری چنین نگرشی به سایر ورزشکاران کشورمان همانند شیوع خانمانسوز ویروس کووید-۱۹ در دنیا، باعث گردنکشی و یاغیگری خردهپاها و نابودی تمام و کمال ورزش کشور طی کمتر از ۱۰ سال خواهد شد.
دیگر دوومیدانیکار کاروان موسوم به ستارگان نیز نتوانست حتی شبحی از رکوردهای پیشین خود را در پیست توکیو به نمایش بگذارد تا او هم یکی از پرطمطراقترین حذف شدههای رشته مادر لقب بگیرد. حسن تفتیان که او هم مانند احسان حدادی در وفور امکانات تمرین کرده و از هیچ اردوی خارجی و هزینهکرد گزافی برای آمادهسازیاش دریغ نشده، همه بیتالمال را با نمایشی شبیه به یک توریست در المپیک ۲۰۲۰ توکیو بر باد داد تا لزوم ساری شدن یک جریان تنفسی تازه در دوومیدانی کشور بیش از پیش احساس شود. بازیهای المپیک توکیو علیرغم نتایج بد روی پیست، یک نکته مهم داشت و آن هم پایان دوره حرفهای شبه ستارههایش بود. فدراسیون دوومیدانی از همین امروز باید دست به کار شود تا استعدادهای جوانتر و ستارههای واقعی، پیست المپیک ۲۰۲۴ پاریس را به محل افتخارآفرینی کشورمان مبدل سازند.
احسان حدادی و یک حقیقت تلخ
روبان خط پایان را قیچی کن!
تک به تک
سام ستارزاده
از سال ۲۰۰۶، احسان حدادی الماسی بدون جایگزین در رشته پرتاب دیسک بوده؛ پرتابگری که در تورنمنتها و بازیهای آسیایی، نام او همیشه به اندازه یک مدال طلا برای دوومیدانی ایران میارزید. با این حال، تکیه بیش از اندازه به نام احسان حدادی، ما را از پروراندن ورزشکارانی که پس از وی جایش را پر کنند و رشته پرتاب دیسک را یکی از بختهای مدالآوری کشورمان در المپیک و سایر عرصههای بینالمللی نگه دارند غافل ساخته است؛ به ویژه پس از نقره المپیک ۲۰۱۲ لندن که با ثبت رکورد (در میان پرتابگران آسیایی تاریخ المپیک) از سوی حدادی همراه بود.
وابستگی پرتاب دیسک ایران به حدادی زمانی به چشم میآید که بدانیم رکورد امسال وی در توکیو نسبت به دوران اوج وی در لندن ۹ متر و ۸۰ سانتیمتر افت کرده؛ یعنی بیشتر از تفاوت طول پرتاب نفرات اول و آخر فینال این رشته در المپیک سال جاری. این در حالی است که ویرجیلیوس آلکنای لیتوانیایی که صاحب رکورد المپیک با پرتاب ۶۹/۸۹ متری دیسک است، دو سال پس از چهارمی المپیک ۲۰۱۲ که افت تقریباً مشابهی را تجربه کرد، در ۴۲ سالگی از دوومیدانی خداحافظی کرد تا 5 سال بعد، آندریوس گودژیوس ۲۶ ساله سن راه هموطنش را با کسب طلای جهانی در همین لندن ادامه دهد.
احسان حدادی در محدوده سنی قرار دارد که همچنان میتواند برای چند سال دیگر نیز در سطح جهانی به فعالیتش ادامه دهد و حتی یک مدال خوشرنگ به کاروانی که قرار است سال آینده به هانگژوی چین اعزام شود، هدیه دهد.
با این حال، باید به آرامی با این حقیقت تلخ کنار بیاییم که دیر یا زود، دوران درخشان حدادی روبان خط پایان را خواهد برید. مدالهای امسال پرتاب دیسک میان ورزشکارانی از سوئد و اتریش تقسیم شدند که هر سه نخستین و در بهترین شرایط، دومین حضور خود در المپیک را تجربه میکردند.
ظهور یک استعداد در هر رشته ورزشی، اقبال ورزش یک کشور است اما سرمایهگذاری روی استعدادهای جوان و آیندهدار، هنر فدراسیونهای ورزشی است. همین هنر سوئد، اتریش، آلمان و حتی لیتوانی را مدعی مدالآوری المپیک توکیو ساخت و نام ایران را از جرگه مدعیان خط زد.
درس شکست احسان حدادی در توکیو این است که هزینههایی که صرف آمادهسازی وی در چند کشور مختلف شد، میتوانست صرف پرورش احسان حدادیهای جوان و جویای نامی شود که ۱۵ سال آینده پرتاب دیسک کشورمان را تأمین میکنند.
دلارهایی که حیف و میل شد
دوومیدانی، پرهزینههای بدون نتیجه
نفر به نفر
سامان موحدی راد
کار تیم دوومیدانی ایران در المپیک هم پایان یافت. ناامید کننده و پر حاشیه. البته که تک مدال احسان حدادی در تاریخ دوومیدانی ایران موجب نشده که حالا همه انتظار مدال از رشته دوومیدانی داشته باشند اما به هر حال رکوردهای برجا مانده از این تیم در برابر هزینههای فراوانی که برای آن شده موجب شده تا این روزها انتقادات زیادی از نتایج قهرمانان دوومیدانی ایران صورت بگیرد. در صدر این لیست احسان حدادی قرار دارد. پرتاب کننده همیشه ناراضی و پرحاشیه ایرانی بعد از یک اردوی طولانی در آمریکا به توکیو رسید. نایب قهرمان المپیک لندن در سومین حضور المپیکیاش بین 32 ورزشکار حاضر در این رقابتها در رده بیست و ششم قرار گرفت. حدادی با مصدومیت پا به این رقابتها گذاشت و شاید خودش را هم پشت همین مصدومیت پنهان کند اما میدانیم که رکوردهای ثبت شده او در این رقابتها هیچ نسبتی با دلارهایی که به پایش خرج شده ندارد. اینکه فدراسیون تصمیم گرفته بود چنین هزینهای را برای ورزشکاری که ماهها قبل خبری از مشکل دیسک کمرش در رسانهها منتشر شده بود و از قضا فدراسیون خیلی اصرار داشت که واقعیت ندارد. در آستانه این رقابتها هم مهدی پیرجهان با مثبت شدن تست کرونایش از حضور در المپیک بازماند تا خیلی زود و پیش از شروع رقابتها یک شوک بزرگ به تیم ایران وارد شود و یک سهمیه از بین برود.
به جز این دو گزینه حسن تفتیان هم یکی از ستارههایی بود که روی درخشش او در المپیک حساب باز شده بود و این انتظار به پاس سفرهای رنگارنگ اروپایی و آمریکاییاش و هزینههای هنگفتی که برایش صورت گرفته، صادق است.
تفتیان ماههای طولانی در فرانسه حضور داشت و شاید این انتظار میرفت که به نیمه نهایی برسد اما با دو صدم ثانیه اختلاف نتوانست این هدف را محقق کند. او در مسابقاتی که طی ماههای اخیر در آنها شرکت کرد، رکوردهایی همچون 24/10 ثانیه، 36/10 ثانیه، 38/10 ثانیه، 47/10 ثانیه و... را به ثبت رساند اما با برگزاری رقابتش در المپیک، بهترین عملکرد خود را نشان داد؛ هر چند که در صعود به نیمه نهایی ناکام ماند. تفتیان هم مثل حدادی بعد از نتیجه نگرفتن دست به دامن برخی بهانهها شد. او بعد از این مسابقات از ابتلایش به کرونا پیش از بازیها خبر داد و گفت که عوارض این بیماری روی عملکردش مؤثر بوده.
شاید تنها نکته مثبت کاروان ایران نمایش فرزانه فصیحی بود. ورزشکاری که با سهمیه یونیورسال به المپیک رفته بود و اگرچه از او توقع مدالی نبود اما رکوردهایش چیزی نزدیک به رکوردهای معمول بود. در مجموع فدراسیون دوومیدانی با برگزاری اردوهای طولانی مدت و پرهزینه در کشورهای مختلف دنیا سعی داشت ستارههایی در المپیک داشته باشد اما از پیش معلوم بود هزینه پای ورزشکاران پا به سن گذاشتهای چون تفتیان و حدادی نتیجهای نخواهد داشت.
تیم ساختن در کوران بازیها، پروژه شکستخورده
از کولاکوویچ تا آلکنو یک سال بیهودگی
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
آن شکستهای شکننده تیم ملی والیبال ایران در لیگ ملتهای ۲۰۲۱ ریمینی نمیتوانست زمینهساز یک شگفتی در المپیک توکیو باشد. این حرفها که لیگ ملتها تمرین برای المپیک است، کاش خریداری نداشت و از ناکامی در لیگ ملتها به معنا و پیام دقیقتری از وضعیت میرسیدیم.
تیم ملی والیبال وقتی شانس موفقیت و درخشش و خلق شگفتی و هر چه را در لیگ ملتها و المپیک از دست داد که یک سال را بدون مربی گذراند و منتظر نشست تا لیگ روسیه تمام شود و ولادیمیر آلکنو به ایران بیاید.
در آن یک سال که بیهوده گذشت، فدراسیون والیبال دچار این تصور بود که زیرکانه در تعطیلی بازیهای ملی از پرداخت دستمزد مربی خلاص شده است اما آلکنو وقتی کارش را در تیم ملی شروع کرد که فاصله کوتاهی تا لیگ ملتها داشت. او لیگ ملتها را فدای المپیک کرد و تصمیم گرفت از لیگ ملتها برای تدارکات المپیک استفاده کند اما این اشتباه بزرگی بود که مرتکب شد و جز تمرین ناکامی نتیجه دیگری برای والیبال ایران نداشت.
ولادیمیر آلکنو در موقعیتی که تصمیم داشت تغییراتی در چهره تیم ملی پدید بیاورد، همواره درگیر بازیها بود و در اوج رقابت در لیگ ملتها و المپیک نمیتوان مشغول تیمسازی بود. زمینههای ساختن این تیم باید در آن یک سالی ایجاد میشد که تیم ملی بدون مربی گذراند.
والیبال ایران از ستارههای دیرپا تا جوانان تازهوارد نیروی انسانی شاخصی داشت که بتواند در لیگ ملتهای ریمینی و المپیک توکیو بدرخشد و پروازهایش بلندتر از گذشته باشد اما برای این پرواز خبری از برنامه بلندمدت نبود، بلکه این تیم میخواست طی چند ماه ساخته شود و بزرگترین بازیها را ببرد و شگفتی بسازد اما نه تنها خلق شگفتی در این فرصت کوتاه ممکن نبود بلکه بدترین نتایج در لیگ ملتها و المپیک رقم خورد.
حذف زودهنگام در مرحله مقدماتی المپیک حسرت بزرگی را برای والیبال ایران ساخت. باورش آسان نیست که نسلی فوقالعاده از والیبال ایران اینچنین در لیگ ملتها و المپیک بازنده میدانها باشد. این تمام چیزی نیست که والیبال ایران میتوانست به دست بیاورد. از این منظر که توقعات از این تیم و از این نسل و از آلکنو بیشتر بود، نتایج المپیک ناامیدکننده جلوه مییابد.
آلکنو یکی از بهترین انتخابها برای تیم ملی والیبال ایران بود، یک مربی کارکشته که اگر در فرصتی کافی با تیم ملی ایران بود، شاید در لیگ ملتها و المپیک تیم موفقی برای ایران میساخت اما فدراسیون والیبال خیال میکرد فقط برای مسابقات مربی میخواهد. مربی تیم ملی در والیبال ایران طی دورهای طولانی، در اردوها و بازیهای تدارکاتی و با شناخت دقیق از بازیکنان میتواند بهترین تیمش را بسازد، نه فقط در کوران مسابقات و درگیری در سختترین بازیها. فدراسیون والیبال اما از جدایی غیرمنتظره ایگور کولاکوویچ تا شروع به کار ولادیمیر آلکنو، تیم ملی را در وقفهای نزدیک به یک سال رها کرد. رها کردن یک تیم نمیتواند هیچ عواقبی نداشته باشد. لیگ ملتها و المپیک نتیجه آن رفتار با تیم ملی را به رخ والیبال ایران کشید.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو